كورش منصوری متولد 1340 و اهل چالوس است.
وی قبل از آنكه به آلمان بیاید در انگلستان تحصیل می كرد. كورش منصوری در
گفتوگو با مجله ماشین گفته است:« سال 1989 بود كه به دلیل علاقه شخصی در
شهرمونیخ كمپانی MP Design را تاسیس كردم و تا سالها مشغول تولید قطعات و
همكاری با كمپانیهای بزرگ خودروسازی و تیونینگ آلمانی بودم اما بهخودم
گفتم تا كی باید برای دیگران قطعه تولید كنم؟! حالا زمانی كه است كه باید
خودمان هم با لوگو و برند منصوری به بازار بیاییم، سپس كار را با بنتلی
آغازكردیم كه بسیار موفق بود و سپس به سراغ آستن مارتین رفتیم.
ما
سراغ خودروهایی رفتیم كه تاكنون كسی رویشان كار نكرده بود در ضمن مابا
تمام تیونرهاي آلمانی دوست و همكاریم، اگر به سراغ مرسدس بنز میرفتیم
برابوس ناراحت می شد یا اگر به سراغ بیامو میرفتیم هارتگه یا اشنیتزر
از ما دلخور میشدند، بنابراین به این نتیجه رسیدیم كه آنها كار خودشان را
انجام دهند و ما روی شاخههای خالی بیاییم. پس از آستن مارتین نیز به سراغ
رولزرویس، سپس فراری و بعد SLR و سرانجام بوگاتی ویرون كه نهایت كار است
رفتیم! البته SLR كاملا عضوی از مرسدس بنز نیست و در بسته محصولاتش قرار
نمی گیرد زیرا مكلارن SLR است.»
او سال 2004 اولین محصول کمپانی خود را رونمایی کرد ؛ یک آستون مارتین DB9.
درست یکسال پس از رونمایی اولین محصول
رسمی برند Mansory، دومین فرزند باز هم از آستونمارتین متولد شد اما این
بار مدل Vanquish S با یک پوشش مشکی براق به همراه المانهای زرد و طلایی،
ترکیبی که میتوان آن را سنت طراحی این شرکت خواند. منصوری پس از دریافت یک
سفارش ویژه، نمونه سفید همین خودرو را نیز آماده کرد.
سال ۲۰۰۶ بود که برای اولینبار سراغ
بنتلی رفت. مدل کانتیننتال GT. از دور چهره تهاجمیاش، تغییر ماهیت آن را
نسبت به نمونه استاندارد نشان میداد. منصوری برای نخستین بار از کیتهای
تقویت پیشرانه استفاده کرد، حاصل کار خودرویی با ۵۶۰ اسببخار قدرت شد.
سال ۲۰۰۶، سال پرکاری برای او بود. یک
آستونمارتین ونتیج هشت سیلندر به اضافه دو بنتلی کانتیننتال GTC و Spur از
کارخانهاش بیرون آمد. آستون را در دو مدل ساخت. یکی زرد و دیگری تمام
مشکی. میگویند ایده معلوم بودن کالیپرهای ترمز از پشت رینگ با این خودرو
آغاز شده است. او برای بنتلیهای گفته شده برنامه ویژهای ترتیب داد. فضای
کابین آنها را تلفیقی از حس و حال کلاسیک و اسپرت در نظر گرفت.
به ۲۰۰۷ که میرسیم، مدل انحصاری با نام
Le Mansory به چشم میخورد. او توانست مجوز نامگذاری این خودرو را با تلاش
زیاد از آن خودش کند. این خودرو نیز همان بنتلی کانتیننتال GT بود که تا
بن دندان آرایش شده بود. سرعت نهایی این خودرو ۳۳۰ کیلومتر در ساعت ثبت شده
است
شاید
كسی جرات نمیكرد خودرویی كه بیش از هزار اسب بخار قدرت داشته باشد را
تقویت كند اما كورش منصوری این كار را كرد. وی بین 85 تا 90 اسب به قدرت
بوگاتی ویرون اضافه كرد. كورش منصوری چنان موفق بود كه در كمتر از نیم دهه
از بنتلی به بوگاتی رسید.
منصوری
از سال90 با MP Design در بیشتر نمایشگاههای خودرویی جهان حضور داشته
است. موفقیت شركت منصوری آنچنان رو به گسترش است كه حتی در اوضاع بد مالی
در جهان نیز شركت منصوری وضعیت خوبی دارد وی گفته است كه ما مشتریهای خوبی
در ابوظبی، دوبی و قطر داریم ( دو نفر از مشتریان سرشناس او پسر امیر
امارات و پسر 14 ساله رومان آبراموویچ مدیر روس و متمول باشگاه فوتبال چلسی
است).
منصوری
در جایی گفته است:« قیمت بوگاتی را در حالت پر 700هزار یورو در نظر
میگیریم، البته بیشترین سود را كمپانی بوگاتی می كند و اگر بخواهیم بگوییم
آپشنهای ما سقف دارد يا نه؛ پاسخ اين است، خیر.
البته
نهایت كار آپگرید موتور بوگاتی است كه بین 100 تا150 هزار یورو به قیمت آن
میافزاید، برای سفارش ویرون حتما باید مشتری به اینجا بیاید تا رودررو
قرارداد امضا كنیم.»
هواكشهاي بزرگتر وينسرو در
هماهنگي با ديفيوزر تمام فيبر كربني جديد ويرون سيستم خنككننده با كارايي
بالاتري را به وجود ميآورند تا بتوانند پاسخگوي موتور تقويت شده 1109 اسب
بخاري با حداكثر گشتاور 1310 نيوتون متر كه منصوري روي ويرون نصب كرده
باشند. لاستيكهاي توربيني وينسرو نيز كاملا توسط كمپاني منصوري طراحي شده و
براي استفاده در ويرون جديد مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در نشان دادن نام Vincero با نماد V از الايدي استفاده شده است.

منصوري معتقد است با ركاب كناري جديدي كه براي ويرون طراحي كرده توانسته ارتباط موفقتري بين نماي عقب و جلوي خودرو برقرار كند.

فضاي داخلي بوگاتي ويرون هم به علت استفاده از چرم تمساح و مار زيباترين كابين در بين بقيه سوپراسپرتهاست

در قلب اين اتومبيل يك موتور 8 ليتري 16 سيلندر با آرايش W شكل نهفته كه ميتواند قدرت 1001 اسب بخار را توليد كند.

كوروش منصوري يكي از سرشناسترين تيونرهاي جهان، بوگاتي را بازآفريني كرده است.
شركت
منصوری از كمك شركتهایی مانند میشلن، دانلوپ، گلاسوریت و ریكاردو استفاده
میكند. اما از بین اینها تنها برای ریكارو قطعه میسازد و سایر آنها
شركای تجاری- تكنولوژی و شركتهایی هستند كه منصوری از آنها برای
بهینهسازی خودروهایش وسایلی را میخرد، برای مثال شركت منصوری به میشلن
سفارش نوعی تایر خاص را داده است كه بتواند شرایط وزن و قدرت موتور
خودروهای تقویت شده توسط منصوری را تحمل كند، منصوری سفارش در تعداد بالا
به آنها نمیدهد ولی در اینجا پرستیژ كار مهم است كه آنها دوست دارند با
شركت منصوری كاركنند.
منصوری
در شهرهایی چون اوزاكا، سئول، بورلی هیلز و البته ابوظبی و سنگاپور
نمایندگی رسمی دارد. كورش منصوری در شركتش كه امروزه تبدیل به یك امپراتوری
شده تكنولوژی و دستگاه ساخت فیبركربن كه در دنیا شاید چند كمپانی بزرگ و
معدود خودروسازی و هوافضا داشته باشند دارد و به دلیل دارابودن سالن رنگ
مدرن مدلهای رولزرويس فانتوم را برای كمپانی رولزرویس رنگ میكند، همچنین
تكنولوژی و توانمندی طراحی و تولید پلت فرم مستقل را داراست و كمپانی
منصوری را نه تیونر بلكه امروزه میتوان یك face liftكننده قهار و
تولیدكننده خودرو لقب داد واین یعنی رسیدن از مرحله تیونینگ به تولید پلت
فرم.
در ادامه چند نمونه دیگر از تیونینگ های منصوری را خواهید دید.
آقای
منصوری پس از سالها به ایران هم باز گشته است حالا شركت دینا منصوری قرار
است محصولات این شركت را در ایران عرضه كند. شركت دینا منصوری قرار است
اولین خودروهای تیونینگ شده واقعی را در ایران تولید و عرضه كنند؛ كسی چه
میداند شاید منصوری بهدنبال تولید یك كیت كامل برای خودروی سمند باشد.