آخرالزمان و نابودی زمین در ۲۰۱۲
اعتقاد به منجی و آخرالزمان در فرهنگ همه ادیان بزرگ دنیا دیده میشود و درباره آن پیشگوئی هایی نیز کردهاند. این اعتقاد در دینهای ابراهیمی همچون بقیه ادیان و سنت های آسمانی از اهمیت و برجستگی ويژه ای برخوردار است. موضوع آخر الزمان بخشی از موضوعات اعتقادی این ادیان در مورد پایان این جهان و پیدایش جهان دیگر است.
در دین یهود
تصور آخر الزمان به معنی پایان دوره جهان وپیوستن آن به قیامت کبری در دین یهود از سدههای دوم و سوم قبل از میلاد پیدا شده، پیش از این زمان بنی اسرائیل که خود را قوم برگزیده خداوند میدانستند، در انتظار روزی بودند که در آن وعده الهی تحقق یابد و خداوند قوم برگزیده خود را در سرزمین موعود مستقر، و دشمنان آن را نابود کند، و عدل و احسان خود را بر سراسر جهان بگستراند. در دورههای بعد از حکومت داوود و سلیمان که این قوم از لحاظ دینی و اخلاقی گرفتار فساد و انحطاط شده و گرایش به شرک و الحاد
در میان آنان شدت گرفته بود، غایت این آرزو و انتظار بازگشت قدرت و وحدت و
خلوص دوران گذشته بود و انتظار زمانی میرفت که خداوند بار دیگر پیشوائی
بفرستد و قوم را از تیره بختی نجات دهد.
در دین مسیح
نظریاتی که درباره آخر الزمان در چهار انجیل آمدهاست یکسان نیست. ولی به طور کلی وقوع آخر الزمان به صورتهای زیر بیان شدهاست:
- الیاس باید پیش از آمدن مسیح بیاید و ظهور وی وقوع داوری بزرگ را اعلام کند.
- بعد از مرگ مسیح و رستاخیز و صعود او، در هنگام رجعت او این واقعه محقق میگردد.
- رجعت عیسی و آغاز روز بزرگ و داوری نهائی، ناگهانی است وهیچ علامتی ندارد.
- حوادثی پیش از رجعت مسیح در جهان روی میدهد که از آن جمله جنگها و بلاهایی سخت و زلزلهاست.
در آیین زرتشت
در گاهان (گاتها) که سرودههای خود زرتشت است و در آنها میتوان عقاید وی را یافت اشاره چندانی به پایان جهان نشدهاست، اما چنین مینماید که در بندی از گاهان (یسن ۴۳ بند ۳) سخن از مردی است که در آینده میآید و راه نجات را مییابد، همچنین در گاهان چند بار به واژه سوشینت بر میخوریم که در ادبیات بعدی زرتشت به صورت سوشیانس در آمده و منجی نهائی زرتشتی به شمار میآید. علاوه بر اینها در گاهان زردشت سخن از "داوری واپسین" برای درست کاران و بدکاران به میان می آید.در دین زرتشتی وقایع آخرالزمان را فرشگرد میگویند که به معنی بازسازی جهان است. در عقاید زرتشتی این پدیده به معنی پایان جهان نیست بلکه تسویه جهان از بدی و بازگشت به دوران پیش از آمیزش اهریمن است.در روز رستاخیز روان درگذشتگان از پل چینوت عبور کرده و در آنسوی توسط مهر, رشن و سروش اعمالشان سنجیده میشود.
در دین اسلام
آخرالزمان در دیدگاه مسلمانان دوره نبوت پیامبر اسلام تا ظهور امام زمان است و شیعیان بخصوص دوران غیبت کبری را آخرالزمان میخوانند. اعتقادات مربوط به منجی آخرالزمان از مواردی ست که کمترین اختلافات بین مذاهب مختلف اسلامی در مورد آن وجود دارد.
دجال در روایات اهل تسنن
قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل» در کتاب «مسند» و «ترمذی» در «صحیح» خود و «ابن ماجه» در «سنن» و «مسلم» در «صحیح» و «ابن اثیر» در «نهایه» از عبدالله بن عمر و ابوسعید حذری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کردهاند.
«صائد بن صید» در زمان محمد میزیسته و محمد او را از مصادیق دجال معرفی کرده است و چون بعداً وی از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضیها گمان کردهاند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زندهماندن و طول عمر او قائل شدند.
بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد به خصوص نمیدانند بلکه آن را عنوانی میدانند کلی برای افراد پرتزویر، حیلهگر و حقهباز که برای فریب مردم از هر وسیلهای استفاده می کنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده میکند.
در مذهب شیعه
اگرچه اعتقاد به منجی در دیدگاه شیعه از اهمیّت بالایی برخوردار است. اما جزو کم اختلافترین مسائل با مذاهب دیگر است همچنین شیعیان معتقدند که دوازدهمین نواده پیامبر ظهور میکند و همراه با عیسی مسیح، دجال را نابود میکند.
پدیده ۲۰۱۲ شامل مجموعهای از تغییرات و تحولات عظیمی است که گفته میشود در تاریخ ۱ دی ۱۳۹۱ (شب یلدای ۳۷۳۷ از مبدأ اندازهگیری گاهشماری ایرانی) برابر با ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ اتفاق خواهد افتاد.
پایان جهان
باور برخی بر این است که این تاریخ پایان پنجمین دوره ۵۱۲۵ ساله تقویم قوم مایا است. برخی از این عقاید بر اساس برداشتهای متفاوت از مفاهیمی همچون اسطورهشناسی و پیشگویی بر اساس اعداد است. گفته میشود پس از آغاز مجموعه تحولات دسامبر ۲۰۱۲، سیاره زمین و ساکنان آن متحمل تغییرات مثبت فیزیکی و ذهنی خواهند شد و این امر سبب میشود که سال ۲۰۱۲ آغاز عصر جدیدی برای بشریت باشد. بر خلاف عقیده ذکر شده در بالا، برخی دیگر باور دارند که سال ۲۰۱۲ آغاز رستاخیزی (آرماگدون) برای بشریت است. در فیلمها و داستانها و مستندهای تلویزیونی بسیاری از هر دو عقیده ذکر شده در بالا، استفاده گردیدهاست.
بررسی محققان
محققان مختلفی دربارهٔ اینکه آیا فاجعهای در سال ۲۰۱۲ رخ خواهد داد، بحث کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که نشانههای رستاخیز قریب الوقوع(پدیده ۲۰۱۲) نه در عقاید باستانی مایاها یافت شده نه در مطالعات علوم معاصر. مایاشناسان سر شناس نیز دربارهٔ اینکه آیا سال ۲۰۱۲ پایان دوره تقویم این قوم است، و آیا این تاریخ سرآغاز دورهای جدید برای بشریت است بحث کردهاند و بیان داشتهاند که این عقاید برداشتهای نادرست از تاریخ مایاها است. در باورهای امروزه این قوم نیز پدیده ۲۰۱۲ کاملا در تضاد با عقاید آنهاست. همچنین در منابع قدیمی این قوم نیز پیدا کردن سرنخهایی از بیان این موضوع بسیار نادر و کمیاب است. این امر بیانکنندهٔ این است که حتی در میان بزرگان قوم مایا نیز اختلافات بسیاری بر سر درستی این موضوع وجود دارد. همینطور اخترشناسان و دانشمندان علوم طبیعی دیگر نیز این نظریه را رد کردهاند. ناسا نیز این گمانهزنیها را به حدسیاتی که در دههٔ ۹۰ دریارهٔ اخلال در سیستمهای رایانهای در آستانه سال ۲۰۰۰ وجود داشت، شباهت دادهاست.
یافتههای جدید باستان شناسان