عبدالحسین میرزا فرمانفرما که بود
عبدالحسین میرزا در سال ۱۲۳۱ (مصادف با ۱۲۷۰ هجری قمری) در تهران متولد شد. پدرش فیروز میرزا پسر شانزدهم عباس میرزا و مادرش حاجیه هُماخانم دخترعموی پدرش و دختر بهمن میرزا بهاءالدوله (پسر سیوهفتم فتحعلیشاه) بود. تحصیلات را در خانه و زیر نظر پدر و مادر آغاز کرد. سپس وارد دارالفنون شد و در رشتهٔ نظام به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۰۶ لقب «سالار لشکر» گرفت و به فرماندهی قشون آذربایجان منصوب شد. دو سال بعد لقب «فرمانفرما» دریافت کرد و والی کرمان و بلوچستان شد.
در جریان نهضت مشروطیت خود را به آزادیخواهان نزدیک کرد و پس از صدور فرمان مشروطیت در کابینهٔ موقت سلطانعلی وزیرافخم به وزارت عدلیه منصوب شد و این سمت را در کابینهٔ علیاصغرخان اتابک حفظ کرد. او در کابینهٔ ناصرالملک و سعدالدوله عهدهدار وزارت داخله بود و در کابینههای اول و دوم تنکابنی سمت وزارت عدلیه داشت. در کابینههای اول و دوم حسن مستوفی به وزارت جنگ رسید و در کابینهٔ عینالدوله وزیر داخله بود.
در زمان فترت میان دورههای سوم و چهارم مجلس شورای ملی فرمانفرما تشکیل کابینه داد و خود علاوه بر ریاست وزرا، وزارت داخله را نیز بر عهده گرفت. این کابینه پس از یک ماه و نیم سقوط کرد و سپهسالار تنکابنی مأمور تشکیل کابینهٔ جدید شد.
در کودتای ۱۲۹۹ سیدضیاءالدین طباطبایی فرمانفرما و دو پسرش فیروز میرزا نصرتالدوله و عباس میرزا سالار لشکر را به زندان انداخت. فرمانفرما برای سیدضیاء پیشکشی قابل ملاحظهای فرستاد و در برابر سیدضیاء قول حفظ جان او و پسرانش را داد.
پس از آزادی از زندان، فرمانفرما توجه خود را به سردارسپه، رئیس جنگ که سابقاً رئیس قراولان خانهٔ او بود، معطوف کرد و در زمرهٔ دوستان رضاشاه قرار گرفت.[۱] منوچهر فرمانفرمائیان در خاطرات خود (خون و نفت)سوابق آشنایی رضاشاه و پدرش را به سالها پیش از آن بازگردانده و «رضا ماکسیم» را یکی از تفنگچیهای پدرش میداند و عکسی را نیز گواهی بر ادعای خود میداند.
فرمانفرما از کودتای ۱۲۹۹ عهدهدار هیچ شغل دولتی نبود و بیشتر اوقات خود را به رسیدگی به املاک و تربیت فرزندانش سپری میکرد.
رضاشاه کوتاهزمانی پس از تاجگذاری از فرمانفرما خواست تا خانهٔ مسکونی و باغش در خیابان سپه را به او واگذار کند. فرمانفرما که میدانست خودداری از واگذاری املاک، سروکار او را با پلیس رضاشاهی خواهد انداخت، بیدرنگ خانه و باغ را به رضاشاه بخشید و خود با خانوادهاش در باغ شاه (که سالیانی پیش از احمدشاه خریداری کرده بود) اقامت گزید. کاخ مرمر در زمینهای فرمانفرما در خیابان سپه احداث شد.
در سال ۱۳۱۵ نصرتالدوله دستگیر شد. یک سال بعد خبر درگذشت نصرتالدوله در زندان سمنان را به فرمانفرما دادند. فرمانفرما به نصرتالدوله بیش از دیگر فرزندانش علاقه داشت و مرگ او تأثیر بدی در روحیهاش گذاشت. اجبار رضاشاه در عدم برگزاری مراسم تشییع و ترحیم، اندوه فرمانفرما را دوچندان کرد. رضاشاه بازماندگان نصرتالدوله را مکلف کرد رشوهٔ ۲۸۰۰۰ پوندی انگلستان به نصرتالدوله در عقد قرارداد ۱۹۱۹ را به دولت بازگردانند. فرمانفرما برای تأمین وجه درخواستی، مقدار قابل توجهی از اموالش را فروخت. در همان سال رضاشاه باغ شاه را تصرف کرد. مرگ نصرتالدوله و ضبط اموال فرمانفرما توسط رضاشاه، او را ضعیف و ناتوان ساخت. فرمانفرما در سال ۱۳۱۸ پس از دو سکتهٔ مغزی پیاپی در سن هشتادوهفتسالگی در باغ ییلاقی خود (واقع در رضوانیهٔ شمیران) درگذشت. او را در آرامگاهی در نزدیکی قبر نصرتالدوله در شاه عبدالعظیم به خاک سپردند.
فرمانفرما از مالکان معتبر ایران بود و املاک وسیعی در آذربایجان، کرمانشاه، کردستان، فارس، کرمان، کرج و تهران داشت. فرمانیه از املاک فرمانفرما بود که به پسرش نصرتالدوله بخشید. فرمانفرما بخشی از املاک خود را برای تأسیس بیمارستان، مدرسه و مسجد وقف کرد. نخستین مدرسهٔ دخترانهٔ رسمی و غیرمذهبی شیراز به هزینهٔ فرمانفرما تأسیس شد. او همچنین در دوران نخستوزیری خود ملکی را به منظور پیریزی ساختمان انستیتو پاستور اهدا کرد.
از مأموریتهای جنگی فرمانفرما میتوان به دفع تجاوز قوای عثمانی به مرزهای ایران و نیز دفع فتنهٔ سالارالدوله در کردستان و کرمانشاه در زمان سلطنت محمدعلیشاه اشاره نمود.
فرمانفرما با مدرس دوستی و رفتوآمد داشت. بعضی از فرزندان فرمانفرما به این دوستی اشاره کردهاند.
در مجموعه تلویزیونی هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی، شخصیت هزاردستان با اقتباس از فرمانفرما ایجاد شدهاست.
فرمانفرما دایی محمد مصدق و داماد و برادرزن مظفرالدینشاه قاجار بود. ثروت پایدار او فرزندان تحصیلکردهای بود که تحت نظارت او تربیت شدند و شهرت و نفوذ خاندان فرمانفرما را در دورهٔ پهلوی دوم تجدید کردند.
فرزندان پر نفوذ پدر
فیروز میرزا نصرتالدوله(۱۲۶۴، تهران-۱۳۱۶، سمنان) در بیروت تحصیل کرد و از نوجوانی به کار سیاست پرداخت. او در جریان انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ وزیر امور خارجهٔ کابینهٔ وثوق الدوله و یکی از سه امضاکنندهٔ قرارداد بود. با برآمدن رضاخان به او نزدیک شد و مدتی در حکومت رضاشاه وزیر بود. سپس مورد غضب واقع شد و بازداشت شد. با وساطت مستوفی الممالک آزاد شد و در خانه تحت نظر بود. رضاشاه پولی را که او برای موافقت با قرارداد ۱۹۱۹ از انگلیسها گرفته بود پس گرفت. فیروز پس از بازداشت دوباره به سمنان تبعید شد و آنجا تحت نظر قرار گرفت. او در سال ۱۳۱۶ در تبعیدگاهش به قتل رسید. پس از شهریور ۱۳۲۰ و کناره گیری رضاشاه، در جریان محاکمات گروهی از مأموران سابق شهربانی مطرح شد که سه مأموری که برای قتل او به سمنان رفته بودند ابتدا به او سم خورانده و سپس او را خفه کرده بودند. نصرتالدوله به هنگام مرگ کمتر از ۵۰ سال داشت.
عباس فرمانفرمائیان (۱۲۶۸، تبریز-۱۳۱۴، برلین[۱]) شاهزاده قاجار، نوه مظفرالدینشاه و پسر دوم عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود. نام او برگرفته از نام جدّش عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه بود. در سال ۱۲۶۸ در تبریز متولد شد. هنگامی که فرمانفرما به دستور مظفرالدینشاه به بغداد تبعید شد، سه پسر بزرگترش نصرتالدوله، عباس میرزا و محمدولی میرزا را همراه با خود برد و به کالج مسیحی سنت جوزپه در بیروت فرستاد. پنج سال بعد عباس میرزا بیروت را به مقصد لندن ترک کرد و پس از مدتی وارد کالج سلطنتی «ساندهرست» شد. او در بازگشت به ایران لقب سالار لشکر (که از القاب سابق پدرش بود) دریافت کرد و به حکومت همدان منصوب شد. عباس میرزا زبانهای فرانسه، انگلیسی و عربی را به روانی صحبت میکرد و به هنرهای عکاسی، ادبیات و اپرا علاقه داشت. او در همان سال جزو هیأت اعزامی ایران برای تهنیت تاجگذاری جرج پنجم به لندن رفت و پس از بازگشت به حکومت کرمانشاه منصوب شد. او برای مدتی عهدهدار معاونت وزارت عدلیه بود. در کابینه فتحالله اکبر ابتدا به وزارت تجارت و فوائد عامه و بعد در ترمیم کابینه به وزارت دادگستری رسید. در کودتای ۱۲۹۹ به همراه برادرش نصرتالدوله دستگیر و زندانی شد. سالارلشکر در ادوار ۵ و ۶ و ۷ مجلس شورای ملی از مراغه به نمایندگی انتخاب شد. عباس میرزا در سنّ چهل و پنج سالگی بر اثر سرطان در برلین درگذشت.
فرمانفرمائیان در سال ۱۲۶۹ در تبریز متولد شد. پدرش عبدالحسین میرزا فرمانفرما نوه عباس میرزا و مادرش دختر مظفرالدینشاه بود. تحصیلات خود را در تهران و اروپا انجام داد و وارد خدمت درباری شد. در دوره پنجم قانونگذاری از طرف مردم تبریز به مجلس شورای ملی راه یافت و در ادوار ششم و هفتم نیز نماینده مجلس بود. در ادوار سیزدهم و چهاردهم از طرف مردم سراب به نمایندگی انتخاب شد و در سال ۱۳۲۶ در ترمیم کابینه احمد قوام به عنوان وزیر کار معرفی گشت. او در سال ۱۳۶۸ در آمریکا درگذشت. همسر او شمسی فر عدل (؟-۱۳۸۴) خواهر پروفسور یحیی عدل بود . فرمانفرمائیان از مالکین مهم سراب شمرده میشد.
در تبریز متولد شد. پدرش عبدالحسین میرزا فرمانفرما نوه عباس میرزا و مادرش دختر مظفرالدینشاه قاجار بود. پس از طی تحصیلات مقدماتی در تهران به همراه برادرش نصرتالدوله به اروپا رفت و مدت پنج سال در بلژیک و فرانسه به تحصیل پرداخت. سپس به روسیه رفت و در مدرسه نظامی کوردوپاژ که مخصوص شاهزادگان روسی بود و ریاست افتخاری آن را تزار برعهده داشت، به تکمیل فنون نظامی مشغول شد. پس از اتمام تحصیل به دستور تزار وارد هنگ هوسارد ارتش روسیه شد و در جنگهای آن کشور با قوای آلمان و اتریش شرکت کرد. در یکی از نبردها به شدت مجروج شد و به بیمارستان نظامی پتروگراد انتقال یافت و پس از بهبودی به ایران بازگشت. در سفر اول احمدشاه به اروپا، فیروز با درجه سرهنگی ژنرال آجودان شاه بود و پس از بازگشت در سال ۱۳۰۰ به ریاست ستاد لشکر آذربایجان منصوب شد. پس از مدتی ریاست ستاد نیروی جنوب و فرماندهی تیپ اصفهان به او واگذار شد. فیروز در خلع سلاح عشایر در مناطق رامهرمز و کهگیلویه شرکت داشت. او دوبار و به ترتیب در سالهای ۱۳۰۴ و ۱۳۰۸ به فرماندهی تیپ فارس منصوب شد و در فرونشاندن شورش عشایر فارس به همراه احمد نخجوان و فضلالله زاهدی شرکت کرد. رضاشاه او را به دلیل بیلیاقتی و ناتوانی در سرکوب عشایر فارس از ارتش اخراج و زندانی کرد. او پس از آزادی زیر نظر پلیس رضاشاهی زندگی میکرد تا پس از شهریور ۱۳۲۰ بار دیگر وارد ارتش شد و با درجه سرتیپی به فرماندهی لشکر سوارنظام تهران رسید. بعد از مدتی به فرماندهی لشکر فارس منصوب گشت و در سال ۱۳۲۲ فرمانده سپاه جنوب و استاندار فارس شد. در این مأموریت اوضاع نابسامان فارس را سامان داد و امنیت را در مناطق جنوبی کشور برقرار ساخت. فیروز در شهریور ۱۳۲۳ در ترمیم کابینه محمد ساعد به وزارت جنگ معرفی شد و در آبان ۱۳۲۴ در دوره دوم نخستوزیری ابراهیم حکیمی وزیر راه شد ولی پیش از سقوط دولت استعفا داد. بار دیگر در بهمن ۱۳۲۴ در کابینه اول قوام به وزارت راه رسید و در ترمیم کابینه همچنان عهدهدار این پست بود. در ترمیم سوم کابینه قوام در مهرماه ۱۳۲۵ استعفا داد و تا پایان عمر عهدهدار شغل دولتی نشد. او در سال ۱۳۶۲ در اروپا درگذشت. فیروز مردی تحصیل کرده و آدابدان بود و غالب اوقات خود را به شکار و مطالعه میگذراند. در عکس زیر نفر هفتم محمد حسین فیروز است.
مریم فیروز (زاده: ۱۲۹۲ ه. ش در تهران، مرگ: ۲۲ اسفند ۱۳۸۶ در تهران) یکی از چهرههای شاخص سیاسی ایران در دوران پهلوی دوم، از مخالفان رژیم سلطنتی و عضو حزب توده، مؤسس سازمان زنان حزب توده و از فعالان حقوق زنان در ایران بود.
او دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما شاهزاده قاجار و همسر نورالدین کیانوری از رهبران حزب توده بود.
منزل او محفل شاعران، ادیبان و نویسندگان و مرکزی برای توسعه افکار سوسیالیستی شد. او علی رغم زندگی در یک خانواده اشرافی دوره قاجار، از طریق خانواده ایرج اسکندری در جلسات حزب توده ایران شرکت مینمود و سپس به عضویت آن درآمد. نسبت اشرافی مریم فیروز و اقدام جسورانه او در پیوستن به «جنبش تودهای» با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد، تا جایی که نشریات خارجی از او به عنوان «شاهزاده سرخ» نام میبردند.
وی در سال ۱۳۲۳ با نورالدین کیانوری ازدواج کرد و یک عمر زندگی پرهیاهو و پرکشمکش را آغاز نمود.
و همسرش کیانوری در پی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پس از چهار سال زندگی مخفیانه در سال ۱۳۳۶ ایران را ترک کردند و به شوروی سفر کردند و دو سال بعد به آلمان شرقی رفتند و به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند. در آن سالها او به طور غیابی به اعدام محکوم شده بود. مریم فیروز با دکتر محمد مصدق،
نسبت فامیلی داشت (دکتر مصدق پسر عمه او بود) و مریم فیروز در روزهای
بحرانی ۲۵ و ۲۸ مرداد سال ۳۲، رابط اندرونی دکتر مصدق با رهبری حزب توده
بودهاست. مصدق در روز کودتا نیز در تماسی با مریم فیروز از او میخواهد که
هر آنچه میتوانند در مقابل کودتا انجام دهند.
پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) و سقوط رژیم سلطنتی، مریم فیروز و کیانوری بعد از ۲۶ سال در اردیبهشت ۱۳۵۸ به ایران بازگشتند و از آن تاریخ در ایران ساکن شدند.
به دنبال انتقاد نسبتاً شدید حزب توده از سیاست جمهوری اسلامی در ادامه جنگ با عراق، وخامت روابط ایران و شوروی و تحریک سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا، و به دنبال آن سرکوبی این حزب توسط رژیم اسلامی و زندانی و یا اعدام شدن بسیاری از اعضای آن، مریم فیروز نیز به همراه همسرش کیانوری به زندان افتاد و تا پایان عمر همسرش، زندانی و یا تحت مراقبت وزارت اطلاعات و در حبس خانگی بهسر برد. مریم فیروز در بیست و دوم اسفند هشتاد و شش در تهران درگذشت. او در هنگام مرگ ۹۵ سال داشت. پیکر مریم فیروز در گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
منوچهر فرمانفرمائیان، سیزدهمین فرزند شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما، برادر نصرت الدوله و یکی از چهرههای سرشناس نفت ایران در دوران پهلوی است.
او در خانوادهای به دنیا آمدهاست که تقریباً همه اعضای آن افرادی سرشناس و جزء طبقات خاص جامعه بودهاند. تنوع دیدگاههای اعضای این خانواده از اولین زن عضو سرشناس حزب کمونیست(مریم فرمانفرمائیان همسر نورالدین کیانوری) تا مدیرعامل مهمترین بانک خصوصی کشور، همه طیفی را در بر میگیرد.
او در سال ۱۲۹۶ در تهران متولد شد و از نوجوانی به انگلستان رفت. در دانشگاه بیرمنگام موفق به اخذ درجه مهندسی نفت شد و در کوران جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت.
مدیریت کل اداره نفت، امتیازات و معادن، مدیریت فروش شرکت ملی نفت ایران، عضویت کنسرسیوم بینالمللی نفت، پس از ملی شدن نفت ایران و اولین سفیر ایران در ونزوئلا بخشی از مشاغل او بودهاند.
او از امضا کنندگان اصلی موافقتنامه قاهره در سال ۱۳۳۸ بود که بعدها منجر به تشکیل اوپک گردید. منوچهر با داشتن روابط خاص درباری، همبازی قمار شاه و اشرف پهلوی بوده و در بسیاری از میهمانیهای درباری شرکت داشتهاست.
او اندکی پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، از طریق ترکیه به اروپا و سپس به ونزوئلا رفت و در آنجا کارخانه چیپس سیب زمینی بزرگی را راه اندازی نمود.
عبدالعزیز فرمانفرمائیان (۱۲۹۹) معمار معاصر ایرانی، استاد دانشگاه تهران و از بنیان گذاران نظام مهندسی جدید در ایران است. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما یکی از رجال اواخر دوره قاجار است.
وی در سال ۱۲۹۹ در خانوادهای فرهنگی بدنیا آمد. او تحصیلات خود را در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس گذراند و در آوریل دهه ۳۰ فارغ التحصیل شد و به ایران بازگشت. او ابتدا در گاراژ پدر خود کار طراحی را آغاز نمود. وی سپس در یکی از آتیلههای دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران زیر نظر محسن فروغی همراه با مهندس آفتن دلیان، هوشنگ سیحون و حیدر غیایی به کار و تدریس مشغول شد.
از آثار او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استادیوم ورزشی آزادی
- ساختمانهای شرکت نفت
- مسجد دانشگاه تهران
- طرح ساختمان راکتور اتمی دانشگاه تهران
- ساختمان وزارت کشاورزی
- ساختمان وزارت کار
- ساختمان بانک اعتبارات ایران
- ساختمان پست و تلگراف و تلفن
- فرودگاه مهرآباد
- طرح اولیه فرودگاه جدید امام خمینی
- تهیه طرح جامع شهر تهران
- برجهای سامان
- برجهای ونکپارک
- کاخ مادر سعد آباد
- کاخ نیاوران
- ساختمان اداری صدا و سیما
- موزه فرش تهران
ابوالبشر فرمانفرمائیان یکی از پسران عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود. در جوانی مدتی ایلخان ایل زوله بود. در ایران بطور انحصاری از پاپیون استفاده میکرد. و فارغ التحصیل حقوق از دانشگاه کلمبیا بود. در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران از مخالفین ملی شدن بود و مقالاتی از وی در روزنامه کیهان آن زمان به چاپ رسید. او مدتی پس از انقلاب ایران درگذشت.
عبدالعلی فرمانفرمائیان (متولد ۱۳۱۱ شمسی) کوچکترین فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود. او در تاسیس اتاق صنایع وزارت بازرگانی مشارکت داشت و معمولاً معاونت آن را برعهده داشت. او موسس نخستین پالایشگاه نفت خصوصی ایران با عنوان پالایشگاه نفت پارس بود.
او در سال ۱۲۹۱ در تهران متولد شد. در رشته پزشکی تحصیل کرد و در شاخه مالاریا تخصص گرفت. او از حامیان محمد مصدق و در سال ۱۳۳۲ وزیر بهداشت کابینه مصدق بود. فرمانفرمائیان در سال ۱۳۸۵ در تهران درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. او ازدواج نکرد و صاحب فرزندی نشد. فرمانفرمائیان پیش از فوت ملک مسکونی خود را در خیابان شریعتی تهران وقف انستیتو پاستور ایران کرد.
ستّاره فرمانفرماییان (Sattareh Farmanfarmaian) مادر مددکاری اجتماعی ایران (درگذشتهٔ ۳ خرداد ۱۳۹۱)، فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ قاجار بود. او در سن ۹۱ سالگی در خانهاش در لس آنجلس درگذشت. او اولین دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود که در آنجا لیسانس روانشناسی گرفت و برای گرفتن فوق لیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. او در سال ۱۳۴۱ آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی تهران را تاسیس کرد. دانشگاه هاروارد نام ستاره فرمانفرماییان را به عنوان یکی از زنان پیشرو در علم مددکاری در لیست زنان تاثیرگذار تاریخ آمریکا قرار دادهاست. او خاطرات زندگی و کار حرفهای خود را در کتابی با عنوان دختری از ایران منتشر کرد که این کتاب در ایران بارها تجدید چاپ شد.
بهادر فیروز با نام دوّم کهندل مهرگان، متولد ۱۳۰۸، فرزند شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما از متموّلین طراز اول ایران و عزتالدوله دختر مظفرالدین شاه بود. وی برای تحصیل به پاریس فرستاده شد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهٔ علوم سیاسی از فرانسه دریافت نمود. او اختلاف کمی با پدرش عبد الحسین میرزا داشت و بر خلاف میل او در زمان دانشجویی با دختری فرانسوی ازدواج کرد و اولین فرزندش را در سال ۱۳۱۹ در همانجا به دنیا آورد. او به دلیل همین اختلافات یک بار نام خانوادگی خود را به قره نژاد و سپس به مهرگان تغییر داد وی بیشتر داراییهایش را به برادران خود بخشید و اکثر باقی مانده نیز توسط دولت مصادره گردید. با اینکه هیچ علاقهای به سیاست نداشت در ۱۳۲۰ همزمان با جریانات جنگ جهانی دوم به ایران باز گشت و همسرش پس از به دنیا آوردن فرزند دوم به نام محمّد دار فانی را وداع گفت سپس همسر دیگری اختیار نمود و دیگر فرزندان وی عبارت اند از اسماعیل، مریم و منیژه. او در سال ۱۳۸۵ در تهران فوت کرد و پیکر وی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
خداداد میرزا فرمانفرمائیان پسر فوت شده نجیبزاده قاجار عبدالحسین میرزا فرمانفرما و همدم خانم بود. در طول دوران سلسله پهلوی، وی ریاست بانک مرکزی ایران را به عهده داشت.