در اين نظرسنجي آرتا فرانكلين خواننده دهه 60 ميلادي به عنوان بهترين خواننده تاريخ انتخاب شده است. پس از او ري‌چارلز خواننده نابينا وسياهپوست در رتبه دوم ايستاده است. الويس پريسلي جواني كه به عنوان راننده كاميون از روستاهاي آمريكا به شهر آمد و استعدادش كشف شد، به عنوان سومين خواننده دست يافته است. نفر بعدي سم‌كوك خواننده دهه 50 ميلادي است كه در سال 1964 از دنيا رفت. مغز متفكر بيتل‌ها در رتبه پنجمين خواننده برتر تاريخ ايستاده است و پس از او ماروين گاي و باب ديلن قرار دارند و تاپ‌تن ليست با اوتيس ردينگ، استيوي واندر و جيمز براون بسته مي‌شود.

 

11-‌پل مك‌كارتني

12-ليتل ريچارد

15- رابرت پنت (لدزپلين)

16- ميك جگر (رولينگ استونز)

17- تينا ترنر

18- فردي مركوري (كوئين)

19- باب مارلي

21- جاني كش

23- ديويد بووي

24- ون موريسون

25- مايكل جكسون

27- هنك ويليامز

28- جنيس جاپلين

29- نينا سيمون

30- پرينس

32- بونو (يوتو)

34- ويتني هيوستن

36- بروس اسپرينگزتين

37- نيل يانگ

38- التون جان

39- جف باكلي

41- چاك بري

45- كرت كوبين

47- جيم موريسن

50- باني ريت

53- مادي واترز

55- پل راجرز

58- كريستينا آگيلرا

59- راد استيوارت

60- بيورك

64- اكسل‌رز (گانزن‌روزز)

66- توم‌يورك (ريديوهد)

67- جري‌لي‌لوئيس

73- دالي پارتون

74- جيمز تيلر

75- ايگي پاپ

77- مرل هاگارد

79- ماريا كري

81- جان‌لي‌هوكر

82- تام ويتس

83- پتي اسميت

86- آرت گارفانكل

87- دان هنلي (ايگلز)

88- ويلي نلسون

93- ايني لينكس

96- بي‌بي كينگ

97- جو كوكر

98- استيوي نيكس (فليت وودمك)

99- استيون تايلر (اروسميت)

100- مري جي‌بلايژ

 


در ادامه معرفي برخي ازچهره‌هاي مطرح ليست بالا را به قلم موزيسين‌هاي مطرح دنيا (كه اغلب خود در اين ليست حضور دارند) مي‌خوانيم:

آرتا فرانكلين

آریتا فرانکلین (به انگلیسی: Aretha Franklin) ( زاده ۲۵ مارس ۱۹۴۲ )، خوانندهٔ توانای سبک سول و آراندبی و از مشاهیر بزرگ آواز و موسیقی تاریخ آمریکا است.

وی به تنهایی برنده ۲۰ جایزه گرمی بوده است.


مري جي بلايژ


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c3/MaryJBligeJan10.jpg/351px-MaryJBligeJan10.jpg

مری جین بلایژ (به انگلیسی: Mary Jane Blige) (زادهٔ ۱۱ ژانویه ۱۹۷۱)؛ خواننده، بازیگر، تهیه‌کننده و ترانه‌سرای اهل آمریکا است. او تا به امروز برندهٔ ۹ جایزه گرمی، ۱۰ جایزه سول ترین و ۲۰ جایزه موسیقی بیلبورد شده است.

تا سال ۲۰۱۱ او ۵۰ میلیون آلبوم و ۱۵ میلیون تک‌آهنگ به فروش رسانده است. مجلهٔ بیلبورد او را موفق‌ترین خوانندهٔ زن آراندبی نامیده است و محبوبیت او را از ماریا کری، جنت جکسون و ویتنی هوستون بالاتر دانسته.

* آهنگ‌هاي كليدي: احترام، من هرگز مردي را دوست نداشته‌ام (اينگونه كه تو را دوست دارم)، فكر كن، زنجيره احمق‌ها...

* منبع الهام هنرمنداني چون: ويتني هيوستن، آليشيا كيز، ايني لينكس

نمي‌دانم به خدا و بهشت اعتقاد داريد يا نه. اما آرتا هديه‌ايست از سوي خداوند. وقتي او كلمات را بيان مي‌كند مي‌بينيد كه هيچ كس نمي‌توانسته بهتر از اين آنها را ادا كند. او دليل علاقه زن‌ها به آواز خواندن است! صداي او همه چيز را با هم دارد: تكنيك، قدرت، حس و... او هر چه كه مي‌خواند را از ته دل مي‌خواند و به آن اعتقاد دارد. از آن گذشته نوسان زيادي هم در كارش مشاهده نمي‌شود. چراكه خواندن براي او بازي نيست.

وقتي كودك بودم عادت داشتم به صداي آرتا گوش كنم، چون مادرم هر روز بلااستثنا «هيچ راهي نيست» و «كار درست را انجام بده، زن» را در خانه پخش مي‌كرد. مي‌ديدم كه مادرم وقت گوش كردن به آنها گريه مي‌كند، من هم گريه مي‌كردم. كم‌كم با گوش دادن آهنگ‌هاي ديگرش فهميدم كه چرا مادرم گريه مي‌كرد و موقع شنيدن آنها چه احساسي داشت.

وقتي از نزديك با آرتا كار كني، تازه متوجه مي‌شوي كه چرا او آرتافرانكلين شده. وقتي براي آهنگ «وقتت را تلف نكن» از آلبوم «مري» من با هم كار كرديم، او آمد در استوديو و مثل آب خوردن قطعه را خواند. خيلي بهتر از آنچه كه تصور مي‌كرديم.


الويس پريسلي

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/82/Elvis_Presley_1970.jpg/311px-Elvis_Presley_1970.jpg

تولد: 1935/ مرگ: 1977


رابرت پنت

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/79/Robert_Plant_-_Band_of_Joy.jpg/320px-Robert_Plant_-_Band_of_Joy.jpg

* آهنگ‌هاي كليدي: قطار مرموز، سگ شكاري، اذهان بدگمان، احمق...

* منبع الهام هنرمنداني چون: بونو، بروس اسپرينگزتين

تفاوت است بين كسي كه فقط آواز مي‌خواند و كسي كه با صدايش شما را به دنياي ديگري مي‌برد و نوعي شعف در شما بر مي‌انگيزد؛ وقتي الويس را ديدم فهميدم از اين دسته دوم است. اولين آهنگي كه من از او شنيده بودم «سگ شكاري» بود. آن زمان اطلاعاتي كه الان درباره آهنگ (پيشينه‌اش و كساني كه قبل از الويس آن را خوانده بودند) دارم، نداشتم. اما ديدم كه همه چيز آن سر جاي خود قرار دارد. صداي الويس بي‌پروا و طعنه‌آميز بود. او در صدايش اوج و فرودهاي بي‌نظيري داشت، مثل يك مرغ شكاري كه اوج مي‌گيرد تا بر سر طعمه‌اش فرود آيد. من سعي كردم اين را در موسيقي لدزپلين پياده كنم. يك بار با اعضاي زپلين بعد از يكي از كنسرت‌هاي الويس به سراغش رفتيم. در آن 90 دقيقه كه به گپ و شوخي گذشت، جيمي پيج [گيتاريست لدزپلين] به شوخي گفت كه ما هيچ وقت ساندچك نكرده‌ايم، اما رابرت هميشه دلش مي‌خواهد الويس بخواند. الويس هم خنديد و از من پرسيد كداميك از آهنگ‌هايش را دوست دارم و من جواب دادم آهنگ‌هايي مثل «دوستم داشته باش»، «با من مثل يك احمق رفتار كن/ با من بدجنس و خشن باش/ اما دوستم داشته باش...» وقتي كه داشتيم آنجار را ترك مي‌كرديم، من به سمت راهرو مي‌رفتم و الويس زماني كه به آستانه در رسيد، دست‌هايش را از هم باز كرد و خواند: «با من مثل يك احمق رفتار كن/ با من...» و من هم بلافاصله به سمت او چرخيدم و با او همصدا شدم.


باب ديلن

پرونده:Joan Baez Bob Dylan crop.jpg

تولد: 1941


بونو

* آهنگ‌هاي كليدي: مثل يك سنگ غلتان، مناظريوهانا، بخواب بانو بخواب...

* منبع الهام هنرمنداني چون: جان لنون، بروس اسپرينگزتين، پتي اسميت

باب ديلن كاري كرد كه تعداد خيلي‌خيلي كمي توانسته‌اند از پس چنين كاري بربيايند. او شكل و شيوه «پاپ خواندن» را تغيير داد و ما داريم در دنيايي تنفس مي‌كنيم كه توسط صداي ديلن شكل گرفته. تقريبا هيچ كس ديگر سعي نمي‌كند شبيه الويس پريسلي بخواند. اما صدها نفر هستند كه تلاش مي‌كنند شكل ديلن بخوانند.

براي اينكه تاثير باب ديلن را بر دنياي خوانندگي متوجه شوي، بايد جهاني بدون تام ويتس، بروس اسپرينگزتين، ادي ودر، كرت كوبين، لوچيندا ويليامز يا هر خواننده ديگري با صداي خش‌دار، تصور كني. اولين باري كه من صداي باب ديلن را شنيدم، همه جا تاريك بود. در 13 سالگي خانه يكي از دوستانم بودم و آلبوم «بهترين‌ها»ي باب ديلن داشت پخش مي‌شد. صدايش يك‌جورهايي مدرن بود و در عين حال كهن. اين صدا براي يك ايرلندي مثل من بسيار آشنا به نظر مي‌رسيد. آن زمان ما فكر مي‌كرديم كه آمريكا پر است از ابرقهرمان‌ها. اما برخلاف تصور ما آن آهنگ‌ها پر بود از كشاورز و كارگر و آدم‌هاي ديگري كه همه شبيه خودمان بودند. عجيب‌ترين نكته در مورد باب ديلن اين بود كه در اوج دهه 60 آن صدا، صداي آينده بود. باب ديلن صداي يك نسل بود، نسلي كه عليه نسل قبلي شوريده بود. سپس او تبديل شد به صداي همه نسل‌ها. تنها صداي روي كره زمين. تصوير او با آن لباس لهستاني و كفش‌هاي آفريقايي، جرقه‌اي بود كه در ذهن كودكي من زده شد. دليل اينكه من هيچ وقت از باب ديلن خسته و دلزده نشدم اين است كه او تنها يك شخصيت نيست. مجموعه‌اي از پرسوناهاست كه حول يك ايده واحد طواف مي‌كنند. باب ديلن با آواز خواندن كاري كرد كه مارلون براندو با بازي كردن كرد.


ري چارلز

پرونده:Ray Charles (cropped).jpg

تولد: 1930/ مرگ: 2004


بيلي جول

* آهنگ‌هاي كليدي: من چه گفتم، تو مرا نمي‌شناسي، جورجيا در ذهن من...

* منبع الهام هنرمنداني چون: ون موريسن، اوتيس ردينگ، استيوي واندر

ري چارلز يگانه‌ترين صدا را در عرصه موسيقي پاپ داشت. كارهاي بداهه‌اي كه در ميان آهنگ‌هايش مي‌كرد (مثل يك خنده يا...) بي‌نظير بود. مثل اينكه چيزي از درون او را مي‌آزارد و موسيقي واكنشي بود كه او به آن آسيب‌ها نشان مي‌داد. او حتي شادي‌اش را به ديگران تسري مي‌بخشيد. اما در خواندن ري چيز ديگري بود كه تا زماني كه در دهه 80 با هم كار كرديم، آن را نفهميده بودم. اينكه ري چارلز فقط از اعماق روحش نمي‌خواند؛ بلكه روحش را كاملا در آهنگ مي‌گذاشت. او به من شجاعت و جسارت داد و مرا به حالتي فرو برد كه انگار در كليسا نشسته‌ام و او دارد روح مرا آرامش مي‌دهد. او همچنين يك نوازنده پيانوي خوب بود. مي‌دانيد كه پيانو سازي است كه نوازنده‌اش تا با آن يكي نشود، نمي‌تواند آن را به تسخير خود درآورد. ري در هنگام نواختن پيانو حركات ويژه‌اي داشت كه خاص او بود كه تا زماني كه پيانو نواختن او را از نزديك نديده بودم، از آنها خبر نداشتم. ري چارلز روح آهنگ‌ها را به خوبي درك مي‌كرد. او مردي است كه از احساس عميقي برخوردار بود و با موسيقي‌اش زندگي مي‌كرد و انسانيت‌اش را از وراي آهنگ به شما نشان مي‌داد.


 جان لنون

پرونده:Lie In 15 -- John rehearses Give Peace A Chance.jpg

تولد: 1940/ مرگ: 1980


جكسون براون

* آهنگ‌هاي كليدي: تصور كن، كارهاي فوري، احساس خوبي دارم...

* منبع الهام هنرمنداني چون: بونو، نيل يانگ، ليام گالاگر

صميميت عجيبي وجود دارد در هر چه كه جان لنون انجام داد. صميميت و درستي به علاوه هوش فوق‌العاده. اين چيزي است كه او را به يك خواننده بزرگ تبديل كرده است. در آهنگ «دختر» با صداي بلند اينگونه شروع مي‌كند: «آيا كسي هست كه بخواهد به قصه من گوش كند...» انگار كسي از سايه به درون اتاق مي‌پرد و اين سوال را مي‌پرسد. اما وقتي به ترجيع‌بند مي‌رسي، مي‌فهمي كه او دارد اين سوال را با خود دختر مطرح مي‌كند! يادم هست كه در دوران نوجواني وقتي اين آهنگ را شنيدم مي‌خواستم تمام موهايم را از فرط هيجان بكنم!

جان لنون خيلي بالا نمي‌خواند. من اين را در «اوه، عشق من» از او ياد گرفتم كه آهنگي به آن آرامي تا چه حد مي‌تواند در روح انسان تأثير بگذارد. او يك شاعر فوق‌العاده نيز هست. «تصور كن» يك آهنگ استادانه است كه همه چيز را با هم يكجا دارد. اما فارغ از تمام اينها به نظر من مهمترين چيزي كه در جاودانگي جان لنون موثر است، درستي اوست و اينكه هرگز سعي نكرد چيزي جز حقيقت را به زبان بياورد، درباره او نبايد خيلي از تكنيك و... حرف زد. جان لنون را بايد با محتواي آثارش سنجيد.


آليشيا كيز

آلیشا کیز در کنسرت فرانکفورت، آلمان ۲۰۰۲

* آهنگ‌هاي كليدي: چه خبر، من اين شايعه را شنيده‌ام...

* منبع الهام هنرمنداني چون: آركلي، آشر، دي آنجلو

براي من هيچ صدايي مثل صداي ماروين گاي نيست. آنگونه كه او آرام و باوقار و در عين حال با قدرت مي‌خواند. او با قلبش مي‌خواند. اولين باري كه من با صداي او آشنا شدم، با آلبوم «چه خبر» او بود كه عاشقش شدم. يكي از كارهاي مورد علاقه من در مورد ماروين اين است كه او با صدايش سازهاي زهي را همراهي مي‌كند يا ملودي سازها را با دهان مي‌نوازد.

اين روزها ما براي خوب خواندن پروتولز و هزار ترفند ديگر داريم، اما آن زمان واقعا بايد خوب مي‌بودي تا خوب جلوه كني. اينها چيزهايي است كه ماروين گاي را جاودانه مي‌كند. «چه خبر» تمام دنيا و سرنوشت مرا عوض كرد، زندگي‌ام را و نوع آهنگسازي‌ام را.